پیامک اشعار مولانا

پیامک اشعار مولانا سری۱

اشعار مولانا

از کس پرسیدند: چند سال داری؟

گفت: هجده، هفده، شاید شانزده، احتمالا پانزده

رندی گفت: از عمر چرا می دزدی؟

این طور که تو پس پس می روی، به شکم مادرت باز می گردی!


در خود بطلب هر آنچه خواهی که توئی.


چون جواب احمق آمد خامشی

این درازی در سخن چون می‌کشی؟


بگذار آبها ساکن شوند تا عکس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببینی.


اندیشه کردن به این که چه بگویم، بهتر است از پشیمانی.


دراین خاک،دراین پاک،به جز عشق،به جزمهر،دگرهیچ نکاریم.


گر در طلب لقمه نانی نانی     گر در طلب گوهر کانی کانی

این نکته رمز اگر بدانی دانی     هر چیز که اندر پی آنی آنی.


در پی هر گریه آخر خنده ای است.


بر قضای عشق دل بنهاده‌اند    عاشقان در سیل تند افتاده‌اند

یکدمی بالا و یک دم پست عشق    گر به در انبانم دست عشق


سخن را چو بسیار آرایش کنند،هدف فراموش میشود.


مولانا

ادامه پیامک اشعار مولانا سری۱


کسی که ندای درونی خود را می شنود، نیازی نیست که به سخنان بیرون گوش فرا دهد.


گشاده دست باش ،جاری باش ،کمک کن (مثل رود)

باشفقت و مهربان باش (مثل خورشید)

اگرکسی اشتباه کرد آن را بپوشان (مثل شب)

وقتی عصبانی شدی خاموش باش (مثل مرگ)

متواضع باش و کبر نداشته باش (مثل خاک)

بخشش و عفو داشته باش (مثل دریا)

اگرمی خواهی دیگران خوب باشند خودت خوب باش (مثل آینه )


چه بسا اشخاصى که تنها با صداى کلنگ گورکن، از خواب بیدار مى‏شوند.


مال اگر صرف نیکوکارى نشود، باید با زحمت جمع کرد و با حسرت گذاشت و رفت.


باید زندگی‌‌هایمان را تغییر دهیم یا قلبمان تغییر کند زیرا ممکن نیست به یک روش زندگی کنیم و به صورت دیگری دعا کنیم.

پایان پیامک اشعار مولانا سری۱

 

لینک صفحات مشابه پیامک اشعار مولانا:

برای مطالعه پیامک اشعار سعدی کلیک کنید.

برای مطالعه پیامک اشعار رودکی کلیک کنید.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

میخواهید به این بحث و گفتگو بپیوندید؟
شما هم با سایر کاربران مشارکت کنید!

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *